عید غدیر خم و مدح امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
بیابان بود و قطره قطره دریای جماعتها و روی پـلههای آسـمان کـوه فـضیلتها عرقریز غدیر و داغ ریگ و سایهٔ سوزان چه معنا دارد این الفاظ جز اتمام حجتها خودِ برکه لبالب تشنهٔ تـصویر مولا بود خودِ خورشید هم از عشق او میسوخت ساعتها خـدا بـرمیگـزیـنـد شـانهٔ شایـسـتهٔ او را بـرای بـردن سـنـگـیـنـی بـار امـانـتهـا خطابش میکند خطبه: قَسِیمُ النّارِ وَ الجَنَّه به دست او سپرده میشود تقسیم قسمتها به آن دستی که بوده دستگیر روزهای سخت به آن دستی که بالا میرود تا بینهایتها همان دستی که عمری شد سپر بر سینهٔ توحید همان دستی که زد بر پیکر تکفیر ضربتها مبادا پـای دسـتاورد چـندین سـالهٔ اسلام بلغزد پای پیمانها، بلرزد دست بیعتها اگرچه قصه را دنبال کرد آن کاروانِ چشم ولی لال است گویا از بیان آن حقیقتها زمـان انـدکی داریـم تا یـار عـلـی باشیم مبادا از سر ما بگذرد این ابر فرصتها |